چگونگی تشخیص سفیه از غیرسفیه از منظر قانون
سفیه کیست؟ شرایط اثبات و تشخیص قانونی چیست ؟ سفیه یــا غیررشید به کسی گفته میشود که توانایی اداره امور مالی خود را ندارد. و قادر نیست که در چنین اعمالی توفیق یابد. به تعبیری سفیه عقل معاش ندارد و مجنون در امور مالی زندگی خود است. و این در حالی است که شخص دیوانه، هم در امور مالی و هم در امور غیرمالی زندگی خود مقدور به مدیریت نیست. در ادامه با وکیل نادری همراه باشید…
اشتباهات نادر اقتصادی در زندگی شخصی:
اشتباه انسان در بعضی موارد مالی و همچنین گولخوردن بطور نادر او در مسائل اقتصادی و مورد کلاهبرداری قرارگرفتن وی، منافاتی با رشد وی ندارد. زیرا بسیاری از عقلاء دیده شدهاند که دچار خطاهایی در زندگانی پرپیچ و خم اقتصادی میشوند. بنابراین برای احراز عدم رشد، زیادهرویها و تبذیرها باید در شمار خوی و خلق و ملکهی شخص باشد. بیگمان تکرار اینگونه اعمال نشانهی وجود سفاهت است. لیکن انجام کار سفیـهانه را نباید با کار سـفیـه اشتباه کرد. چرا که گاه از خردمندان و محتاطان نیز کاری سرمیزند که شایستهی آنان و حفظ اموالشان نیست.
مصادیقی از اعمال شخص سفیه در جامعه:
مصداق بارز سفیه بودن فرد عبارتند از اینکه جوانی پس از فوت پدر شروع به فروش دارایی خود میکند. و آن را مصرف عیاشی میکند و دوستانش دورش میگیرند. و مال او را میخورند و اعتنایی به آن ندارد. همچنین است کسی که دارایی خود را در امور خیریه مصرف میکند. و خود برای زندگی روزانه به تکدی میگذارند سفیه میباشد.
وضعیت حقوقی سفیه در امور مالی:
وکیل امور حسبی : موقعیت سفیه نزدیک به صغیر ممیز است. سفیه نمیتواند بدون اجازه پدر خود، در اموال خود تصرف کند. مثلاً مال خود را بفروش رساند اما سفیه میتواند عقود رایگانی که به سود او انشاء شده است را بپذیرد مثلاً اگر شخصی به سفیه مالی را هبه کند و سفیه بپذیرد آن عمل انجام شده صحیح و نافذ است. اعمال حقوقی سفیه تا جایی که مربوط به امور مالی نباشد نافذ است. مانند نکاح و طلاق.
معیار تمیز شخص سفیه
تمیز رشد معیار علمی و ثابت ندارد. و در این راه ناچار باید داوری عرف را پذیرفت. مفهوم مصلحت در عادات و رسوم هر اجتماع متفاوت است و در اعتقادهای ویژهی هر قوم نهفته است. دادرس باید همچون عالم اجتماعی بدین کاوش بپردازد. که آیا منش اجتماعی و شیوهی ادارهی مال شخص مورد دعوا در دیدگاه عرف بگونهای است. که بتوان گفت مال خود را تباه نمیکند. و به شیوه خردمندان در اصلاح آن میکوشد. یا باید او را در زمرهی سفیهان دانست؟
برای مثال اگر شخصی به مصرف مشروب الکلی رغبت فراوان نشان میدهد. و بخشی از مهم درآمد خود را به خریدن انواع گرانبهای اینگونه مشروبها اختصاص دهد. این دیدگاه عرفی است که معین میکند آیا کار او نشانه سفاهت و محجوریت است یا میل طبیعی به تفنّن.
سفاهت و امور غیرمالی:
سفاهت چهرهای از کم عقلی است که در ادارهی اموال بروز میکند. ولی این نقص روانی به درجهای نیست که توانایی تصمیم گرفتن را از شخص بگیرد. سـفیـه نیاز به حمایت دارد؛ زیرا بیم آن میرود که مصلحت خود را نشناسد. لیکن میتواند قصد کند و اراده داشته باشد. وانگهی سفیه در روابط عاطفی و غیرمالی خود با دیگران به شیوهی خردمندان رفتار میکند. ولی در امور مالی معنی معامله و آثار آن را درک نمیکند.
آیا رشید بودن و خروج از سفیه بودن سن خاصی دارد؟
طبق قانون هیچ سنی در بیان خروج شخص از سفاهت بیان نشده است. اما رویه قضایی و رویه اداری مرسوم است که شخصی که به سن 18 سال میرسد. میتواند در اموال خود بطور مستقل تصرف کند. و نیازی به اذن از طرف ولی قهری خود ندارد. مگر اینکه در چنین سنی حکم سفاهت ایشان از دادگاه گرفته شود.
بسیار ناراحت کنندس چنین مواردی ، توانایی انجام معاملات به صورتی که ما آشنا هستیم رو ندارند و اغلب با روش های کلاه برداری ساده و پیش پا افتاده حاصل زحمت سالیان سال خودشون رو از دست میدن و حتی چندین بار توی تور یک نوع کلاه برداری می افتند