تعارض وصیت نامه رسمی و وصیت نامه عادی
تعریف وصیت نامه رسمی و وصیت نامه عادی : وصیت نامه رسمی به وصیت نامه ای گفته میشود که در دفتر اسناد رسمی تنظیم شده باشد. و به مانند سایر اسناد رسمی دارای قدرت اثباتی بالایی است. امــا وصیت نامه عادی به وصیت نامهای گفته میشود که در دفتر اسناد رسمی یا توسط مأمورین دولتی تنظیم نشده است. و خود فرد اقدام به تهیه آن کرده است. به بیان دیگر سه نوع وصیت نامه از یک منظری وجود دارد: رسمی، خودنوشت و سرّی که دو مورد اخیر در زمره وصیت نامههای عادی است.
اهمیت وصیـت نـامـه خـودنوشت
وصیت نامه خودنوشت تمام آن به خط موصی(انشاءکننده) نوشته شده است و تاریخ و امضای آن به خط اوست. این شکل از وصیت دارای منافع انکارناپذیری است. برای تنظیم وصیت نامه خودنوشت کافی است که موصی باسواد باشد. تا بتواند بدون هیچگونه تشریفاتی، آخرین ارادهی خود را بیان کند. همچنین برای کسانی که میل دارند وصیت آنان پنهان بماند وصیت نامهی خودنوشت بهترین تضمین است. وانگهی چون برای موصی هیچ هزینهای ندارد امروز معمولترین اقسام وصیت نامهها است.
مزیت وصیت نامه رسمی
وصیت نامهی رسمی از بسیاری جهات بر وصیت نامهی خودنوشت رجحان دارد. زیرا کسانی که قادر به نوشتن نیستند یا سواد ندارند میتوانند از این نوع وصیت استفاده کنند. مثلاً مجروح توان تنظیم وصیت نامهی خودنوشت را ندارد ولی وصیت نامهی رسمی احتیاجی به قدرت تحریر ندارد. از سوی دیگر عیبی که وصیت نامهی خودنوشت دارد. عادی بودن سند است که به آسانی تحریف میشود و قابل از بینبردن است.
تاریخ وصیت نامه رسمی و وصیت نامه عادی در باب تعارض آنها:
اگر تاریخ وصیت نامهی رسمی مقدم بر تاریخ وصیت نامهی خودنوشت یــا عادی است و به بیان دیگر تاریخ وصیت نامهی عادی مؤخر بر وصیت نامهی رسمی است. آخرین ارادهی موصی(انشاءکننده) حکم فرماست و کاملاً واضح است که از وصیت نامهی رسمی رجوع کرده است.
عدم برتری وصیـت نامهی رسمـی بر وصیـت نامـهی عـادی:
درست است که سند رسمی در مقابل سند عادی از قدرت اثباتی بالایی برخوردار است. اما بدین معنا نیست که هر وقت وصیت نامهی رسمی باشد باعث بطلان وصیت نامه عادی شود. به عبارت دیگر کسی که وصیت نامهی رسمی به نفع او شده است. نمیتواند ابتدائاً در محاکم قضایی دعوایی به خواستهی اعلام بیاعتباری و بلااثر بودن وصیت نامهی خودنوشت به دلیل عدم قابلیت تعارض سند عادی با سند رسمی به طرفیت دارندهی وصیت نامهی خودنوشت و سایر ورثه در مراجع قضایی طرح نماید.
بلکه اگر تاریخ وصیت نامهی خودنوشت یــا وصیت نامه سری که از مصادیق وصیت نامه عادی هستند مؤخر باشند. حق دارندهی وصیت نامهی عادی است که ضمن درخواست تنفیذ وصیت نامهی عادی، برای اعلام بطلان و بیاعتباری وصیت نامهی رسمی به دلیل رجوع موصی(انشاءکننده) از وصیت نامهی رسمی، به طرفیت ورثه و دارندهی وصیت نامهی رسمی اقامه دعوا نماید.
وحدت مورد وصیت در وصیت نامه رسمی و وصیت نامه عادی:
در صورتی بحث تعارض بین وصیت نامهها بوجود میآید که وحدت موضوع داشته باشند. بدین توضیح که اگر موضوع وصیت نامه رسمی امری متفاوت با موضوع وصیت نامه عادی باشد. و زائد بر ثلث نیز نباشد هیچگونه تعارضی در عمل بین دو وصیت وجود ندارد. و هر دوی آنها اجرا میشود در غیراینصورت یعنی زمانی که وحدت موضوع بین وصیت نامهها وجود داشته باشد. مبحث تعارض بین وصیت نامهها بوجود میآید.
آیا تنفیذ حکم وصیت نامه، احتیاج به صادرکردن اجرائیه دارد؟
نظر به اینکه تنفیذ وصیت نامهی خودنوشت توسط دادگاه از امورحسبی است . و امورحسبی فاقد جنبهی ترافعی است و از طرفی تنفیذ وصیت نامهی مذکور از سوی دادگاه صرفاً جنبهی اعلامی دارد. لذا احتیاجی به صادرکردن اجرائیه ندارد.
آیا مهر یا اثرانگشت در وصیت میتواند جایگزین امضاء شود؟
باید متوجه بود که مُهر یا اثرانگشت موصی، جانشین و قائممقام امضای او نمیشود. و موصی باید با خط خود اعلام دارد که آنچه نوشته شده است. محصول آخرین ارادهی اوست. بنابراین اگر در وصیت نامه صرفاً مهر وجود داشت. و فاقد امضای موصی باشد آن وصیت نامه فاقد اثر حقوقی میباشد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.