نکاتی درباره وکالت بلاعزل
در مقاله حاضر سعی بر آن داشته ایم تا ویژگی های وکالت بلاعزل را مطرح نموده و شرایط و چگونگی از بین بردن وکالت بلاعزل را بیان نماییم .
نکاتی درباره وکالت بلاعزل
وکالت بلاعزل سندی است که در دفترخانه اسناد رسمی تنظیم شده وطی آن وکیل اختیاراتی را از موکل خود دریافت میکنند و موکل نمیتواند اختیارات را باز پی بگیرد مباحث در خصوص وکالت که نوعی عقد است در قانون مدنی به صورت کامل بیان شده است اما در خصوص وکالت بلاعزل قوانین خاصی وجود نداشته و صرفاً استدلالات و نظرات حقوقدانان مورد بررسی قرار می گیرد .
علت تنظیم وکالت بلاعزل
همانطور که میدانید تنظیم سند رسمی در خصوص املاک نیازمند وجود پایان کار و صورت مجلس تفکیکی ملک میباشد و در فرضی که ساختمان فاقد پایان کار است طرفین توافق میکنند به جای تنظیم سند قطعی وکالتنامه فروش تنظیم نمایند و داخل متن وکالتنامه شرطی گنجانده شود که موکل (در واقع فروشنده) ، حق عزل وکیل ( که همان خریدار ملک است) را نخواهد داشت تا اینجا ایراد و اشکالی به اقدام خریدار و فروشنده نیست مشکل از زمانی آغاز می شود که یکی از طرفین فوت نماید و یا اینکه معامله اصلی به هر ترتیب از بین برود در این صورت دعاوی مربوط به وکالت نامه بلاعزل شروع می شود .
انحلال وکالت بلاعزل
فرض اول
یکی از طرفین بعد از اعطای وکالت بلاعزل در فروش فوت نماید و یا محجور شود میدانیم وکالت خود به خود منحل میشود برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص می توانید به مقاله حقوقی عقود جایز و لازم مراجعه نماید .
در ادامه با از بین رفتن وکالت بلاعزل ، شخصی که ملک را خریداری کرده است بلاتکلیف باقی می ماند چراکه نمیداند چگونه می تواند در زمانی که سند ملک آماده نقل و انتقال شد آن را به نام خود منتقل نماید و از آن پیچیده تر آنکه با فوت فروشنده ، وکالت از بین میرود و تعهدات فروشنده به وراث اش منتقل می شود و اقامه هر گونه دعوا نیازمند طرح شکایت برعلیه وراث است ، درحالیکه خریدار به هیچ عنوان نه وراث را میشناسد نه از محل سکونت آنها اطلاعی دارد .
البته اخذ انحصار وراثت برای خریدار ممکن است و برای اطلاع از نحوه انجام این اقدام می توانید به مقاله نکاتی در خصوص انحصار وراثت مراجعه نمایید ، به هر ترتیب چالش های بوجود آمده برای خریدار بسیار زیاد است و بدیهی است با بهره مندی از وکیل متخصص و پیگیری حقوق قانونی میتوان به خواسته مطلوب رسید لیکن این امر متضمن هزینه و صرف وقت می باشد .
فرض دوم
ایراد دیگر و اختلافات در وکالت بلاعزل زمانی محقق می شود که توافقات اصلی یا همان مبایعه نامه اولیه به هر نحو بین طرفین از بین برود به عنوان مثال مشخص شود که شخصی که خود را خریدار معرفی نموده فردی متخلف و کلاهبردار است و چک هایی که به عنوان ثمن معامله ارائه نموده تماماً مسروقه بوده و امضای آن جعل شده است حال تکلیف وکالت بلاعزل چیست ؟
در مثالی دیگر آقا و خانومی با یکدیگر آشنا شده و بعد از دوران نامزدی تصمیم به ازدواج میگیرند و مرد در جهت اعلام و اثبات حسن نیت خود و علاقه شدید قلبی به طرف مقابل ، وکالت در فروش سه دانگ از آپارتمان خود را قبل از عقد به نام خانم تنظیم می نماید متاسفانه به علت پاره ای اختلافات , عقد ازدواج هرگز شکل نمی گیرد .
اما وکالت بلاعزل همچنان در اختیار خانم بوده و ایشان از روی لجاجت و یا با ادعای آسیب روحی و عاطفی حاضر به منحل کردن و از بینبردن وکالتنامه نیست در این حالت هم مانند مثال قبل شخصی که مالک است ، وکالت در فروش ملک خود را با قید این امر که این وکالت حق عزل وکیل نیز در آن غیر ممکن است را ، در اختیار شخص دیگری قرار داده که ایشان ممکن است از آن وکالت سوء استفاده نماید و یا حتی سند ملک را به نام غیر منتقل نماید .
آیا وکالت بلاعزل قابل ابطال است؟
سوالی که غالباً از وکلای دادگستری پرسیده می شود همین است و یا به تعبیر دیگر آیا میتوان شخصی را که وکیل خود تعیین نموده ایم عزل کنیم به ترتیبی که او دیگر نتواند نسبت به وکالت و موضوع آن اقدام نماید ؟
پاسخ به این پرسش بسیار تخصصی و سخت است اما حقوقدانان راهکارهایی را ارائه دادند که با استفاده از آن ممکن ایت بتوان وکالتنامه بلاعزل را منحل نمود و یا اختیارات وکیل را محدود ساخت که 4 روش پیشنهادی به زبان ساده به ترتیب بیان میگردد :
روش اول
نخستین راهکار که بسیار تخصصی و کاملاً حقوقی است استدلال برخی از حقوقدانان و صاحب نظران بوده بدیهی است افراد عادی به راحتی نمی توانند از این استدلال در دادگاه استفاده نمایند اما جهت اطلاع به زبان ساده برای شما بیان می گردد همانطور که میدانیم عقد وکالت عقدی جایز است و به عبارتی این عقد جایز هر زمان با اراده هر یک از طرفین قابلیت فسخ دارد .
شرطی که در زمان عقد وکالت بلاعزل قید می گردد به این مضمون بوده که موکل ضمن عقد خارج لازم حق عزل وکیل خود را از خود ساقط نموده است . بدیهی است اسقاط حق عزل وکیل ، عقد جایز را لازم نمی کند به عبارت دیگر درست است که موکل حق عزل وکیل را ندارد و نمیتوانند وکیل را برکنار نماید لیکن می تواند خود عقد را فسخ نماید چرا که هیچ شرطی مبنی بر لازم شدن عقد وکالت پذیرفته نیست مگر آنکه قید گردد خود عقد وکالت نیز ضمن عقد لازم دیگری به عنوان شرط آن عقد شکل گرفته است .
روش دوم
راهکار دیگر بسیار زیرکانه و هوشمندانه است ، می دانیم در هنگام تنظیم سند وکالت در دفترخانه به صورت صوری و بر خلاف واقعیت عنوان میشود حق عزل وکیل ضمن عقد خارج لازم دیگری اسقاط شده است مطابق قواعد کلی حقوق عقد لازم عقد غیر قابل فسخ است پس شروط ضمن عقد لازم نیز غیر قابل فسخ و لازم الاجرا است .
همانطور که بیان شد اگر این شرط عدم حق عزل وکیل ضمن عقد خارج لازم شکل نگرفته باشد امکان عزل وکیل ممکن است پس راه حل مشخص شد ما برای موفقیت می بایست در دادگاه اثبات نماییم که اساساً عقد خارج لازمی به غیر وکالت تنظیمی در دفترخانه اسناد رسمی شکل نگرفته و سردفتر به صورت صوری و غیر واقعی عنوان نموده ضمن عقد خارج لازم شرط عدم امکان عزل وکیل درج شده است .
هر چند به نظر انجام این اقدام بسیار دشوار است اما در عمل محاکم بر مبنای دلایل و مستندات به راحتی در خصوص این موضوع نیز اقدام به صدور رای نموده اند پس در نتیجه گیری کلی می توان گفت در صورتی که ما بتوانیم اثبات نماییم عقد خارج لازمی شکل نگرفته پس شرط عدم امکان عزل وکیل نیز لازم الاجرا نبوده و موکل می تواند وکیل خود را به راحتی عزل نماید .
روش سوم
راه حل بعدی که وکلا و حقوقدانان اشاره نمودند ضم امین و یا ضم وکیل در دفترخانه اسناد رسمی است مطابق قانون موکل می تواند علاوه بر فردی که به او وکالت اعطا نموده شخص دیگری را به عنوان امین ناظر اقدامات او نماید و یا شخصی را به عنوان وکیل دوم به وکیل اول اضافه کند در این صورت وکیل می بایست با اذن و اجازه امین و یا زیر نظر او و در صورت وجود وکیل دیگر با همراهی و اعلام اراده وکیل دوم اقدام به عملی نماید .
اصولاً دفترخانه های اسناد رسمی از انجام این اقدام خودداری نموده و آن را مطابق قواعد اسناد رسمی نمیدانند اما در مواردی نیز خواسته هایی از این دست مورد پذیرش قرار گرفته و طی نامه رسمی به وکیل مراتب ضمیمه شدن وکیل دیگر و یا شخصی به عنوان امین اطلاع داده می شود .
در صورتی که سردفتر اسناد رسمی که وکالت اولیه را تنظیم نموده ضم امین و یا وکیل را غیرممکن دانست میتوانید در دفترخانه دیگری وکالتی را به شخص ثالث اعطا نمایید و یا شخصی را به عنوان امین معرفی کنید و مراتب را شخصاً از طریق اظهارنامه رسمی به وکیل اولی اعلام نمایید .
روش چهارم
راهکار دیگر که بسیار ساده و امکان پذیر می باشد آن است که شخص خود اقدام به انجام موضوع وکالت نماید به عنوان مثال اگر وکالت اعطایی نسبت به 3 دانگ از یک آپارتمان مسکونی می باشد موکل می تواند در جهت جلوگیری از اقدام وکیل ، خود شخصاً 3 دانگ را به شخص ثالثی واگذار نماید حال این واگذاری به صورت رسمی در دفتر خانه اسناد رسمی باشد و یا بصورت عادی طی مبایعه نامه اما می بایست در هر صورت مراتب را طی اظهارنامه به وکیل اعلام نماید با این مضمون که موضوع وکالت بلاعزل توسط اینجانب به کلی صورت پذیرفت فلذا وکالت جنابعالی بی اعتبار بوده و انجام هر گونه معامله از تاریخ انجام معامله اینجانب مردود و بلااثر خواهد بود .
روش پنجم
آخرین راهکار که البته هرگز مورد پذیرش وکلا و حقوقدانان نبوده این است که موکل خود را محجور معرفی نمایند پس از صدور حکم حجر ایشان ، وکالت اعطایی خود به خود از بین رفته و انجام هر معاملهای بعد از تاریخ حجر باطل و بلااثر است بدیهی است فریب دادگاه حتی برای احقاق حق ناصحیح بوده و این راهکار هرگز مورد توصیه نمیباشد .
لازم به ذکر است متاسفانه دیده شده برخی افراد برای اثبات محجوریت در اداره امور سرپرستی یا همان مجتمع قضایی امور حسبی اقدام نموده اند و پس از اثبات حکم حجر و ابطال وکالت نامه شخص مراتب رفع حجر خود را اعلام مینماید و سپس به استناد همان حکم حجر ابطال وکالت را درخواست می نماید ، باید بدانیم به محض تحقق حجر وکالت تنظیمی منفسخ شده هرچند یک روز بعد از حجر ، سلامت شخص به وی بازگردد .
در مقاله حاضر سعی بر آن داشتم هر آنچه در حرفه وکالت آموخته ام ارائه نمایم بدیهی است علم حقوق دریایی از نکات و اطلاعات بوده و قطعاً راهکارهای بسیار زیادی برای احقاق حق وجود داشته لیکن ارائه مشاوره حقوقی تخصصی در هر پرونده نیازمند مطالعه دقیق مدارک است در انتها مجددا اعلام می گردد. مراجعه به وکیل با تجربه و بهره مندی از علم و تخصص ایشان بهترین راهکار برای تضمین حقوق شماست ، پس بهتر است قبل از هر اقدام به وکیل متخصص ابطال وکالت بلاعزل مشورت نمایید .
باسلام.اگر موکل مورد وکالت بلاعزل را خودش انجام دهد و به صورت شفاهی در حضور شاهد به وکیل اعلام کند.مورد قبول دادگاه هستش؟
سوال شما مبهم است و نیاز به توضیح بیشتر دارد.
موارد منتفی شدن وکالت(حتی وکالت بلاعزل) انجام شدن مورد وکالت است که در اینصورت رابطه وکیل و موکلی از بین میرود.